چون تحمل دو ماه دوری از خانه و مدرسه و زندگی روزمره برای گریدی سخت بود، تصمیم گرفت برای برقراری ارتباط با خانه، روباتی را به آنجا بفرستد و از بیمارستان آن را کنترل کند.
به این ترتیب، گریدی در طول دو ماهی که روی تخت بیمارستان بود، با فرستادن روبات از اتاقی به اتاق دیگر خانوادهاش را میدید و با آنها حرف میزد. با آنها تلویزیون تماشا میکرد، دور میز غذا همراه آنها بود و میدید چه میخورند و چه میگویند. حتی روز تولد برادرش، میان جمع بود و با مهمانان حرف زد!
این روبات بعضی وقتها هم به مدرسه میرفت و به درسها گوش میداد. به کمک فناوری، دو ماه زندگی در بیمارستان برای گریدی زود گذشت و حالا او واقعاً دور میز شام مینشیند و با خانواده و دوستانش ارتباط دارد.